midnight sun




کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ




نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو




آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





 

 

پرونده اش را زير بغلش گذاشتند و بيرونش کردند

ناظم با رنگ قرمز و چهره برافروخته فرياد کشيد :

بهت گفته باشم ، تو هيچي نمي شي ، هيچي

مجتبي نگاهي به همکلاسي هايش انداخت ، آب دهانش را قورت داد خواست چيزي بگويد اما ، سرش را پايين

انداخت و رفت .

برگه مجتبي ، دست به دست بين معلم ها مي گشت اشک و خنده دبيران در هم آميخته بود ...

امتحان رياضي ثلث اول

سئوال : يک مثال براي مجموعه تهي نام ببريد

جواب : مجموعه آدم هاي خوشبخت فاميل ما

سئوال : عضو خنثي در جمع کدام است ؟

جواب : حاج محمود آقا ، شوهر خاله ريحانه که بود و نبودش در جمع خانواده هيج تاثيري ندارد و گره اي از کار

هيچ کس باز نمي کند .

سئوال : خاصيت تعدي در رابطه ها چيست ؟

جواب : رابطه اي است که موجب پينه دست پدرم بيماري لاعلاج مادرم و گرسنگي هميشگي ماست .

معلم رياضي اشکش را با گوشه برگه مجتبي پاک کرد و ادامه داد

سئوال : نامساوي را تعريف کنيد ؟

جواب : نامساوي يعني ، يعني ، رابطه ما با آنها ، از مابهتران اصلا نامساوي که تعريف و تمجيد ندارد ، الهي که

نباشد .

سئوال : خاصيت بخش پذيري چيست ؟

جواب : همان خاصيت پول داري است آقا که اگر داشته باشي در بخش بيمارستان پذيرش مي شوي و گرنه

مثل خاله سارا بعد از جواب کردن بيمارستان تو راه خانه فوت مي کني .

سئوال : کوتاه ترين فاصله بين دو نقطه چه خطي است ؟

جواب : خط فقر ، که تولد ليلا ، خواهرم را ، سريعا به مرگش متصل کرد .

برگه در اين نقطه کمي خيس بود و غير خوانا ، که شايد اثر قطره اشک مجتبي بود و معلم رياضي ، ادامه نداد

برگه را تا کرد ، بوسيد و در جيبش گذاشت

مجتبي دم در حياط مدرسه رسيده بود ، برگشت با صداي لرزانش فرياد زد :

آقا اجازه : گفتيد هيچي نمي شيم ؟ هيچي ؟

بعد عقب عقب رفت ، در حياط را بوسيد

و پشت در گم شد...



نظرات شما عزیزان:

امیر...ح...
ساعت19:11---24 تير 1392
سلام...
واقعا عالی بود...
بی نظیر.... مث.....م..... ز....


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط مریم در 22:4 | |