کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ




نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو




آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات






عشـــــــــــــق يعني حس نرم اطلسي

  عشـــــــــــــقيعني با خدا در بي کسي

 عشـــــــــــــق  يعني همکلام بي صدا

♥ عشـــــــــــــق  يعني بي نهايت تا خدا

88u4ryppnwstl6zcdkle.jpg


[+] نوشته شده توسط مریم در 9:23 | |








چه حسي ميشي اون صبحي که با صداي

گوشي از خواب بيدار بشي ...

 


صدات در نمياد ...

 


ولي از پشت خط يه صداي مهربون ميگه ...

 


خوابالوي کوچولوي من ....

 

پاشو ميخوام روزمو با شنيدن صدات شروع


کنم..!!

aqvk1h1kczxwolahz1u8.jpg


[+] نوشته شده توسط مریم در 9:19 | |








دلم بچگي ميخواهد…

جلوي کدام مغازه پاهايم را به زمين بکوبم تا برايم بچگي بخرند ؟؟؟

esf9u9yz1iz81d8vaz8n.jpg


[+] نوشته شده توسط مریم در 9:16 | |








ميبخشم کساني راکه هرچه خواستند بامن بادل♥م


وبااحساساتم کردند،ومرا


در دوردست خودم تنها گذاشتند،ومن امروز به پايان خودم


نزديکم،پروردگارا به من بياموز در اين فرصت حياتم


آهي نکشم براي کساني که دلم راشکستند!

q2j93sgpx76wj1ztdd39.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 9:4 | |







 

 

پرونده اش را زير بغلش گذاشتند و بيرونش کردند

ناظم با رنگ قرمز و چهره برافروخته فرياد کشيد :

بهت گفته باشم ، تو هيچي نمي شي ، هيچي

مجتبي نگاهي به همکلاسي هايش انداخت ، آب دهانش را قورت داد خواست چيزي بگويد اما ، سرش را پايين

انداخت و رفت .

برگه مجتبي ، دست به دست بين معلم ها مي گشت اشک و خنده دبيران در هم آميخته بود ...

امتحان رياضي ثلث اول

سئوال : يک مثال براي مجموعه تهي نام ببريد

جواب : مجموعه آدم هاي خوشبخت فاميل ما

سئوال : عضو خنثي در جمع کدام است ؟

جواب : حاج محمود آقا ، شوهر خاله ريحانه که بود و نبودش در جمع خانواده هيج تاثيري ندارد و گره اي از کار

هيچ کس باز نمي کند .

سئوال : خاصيت تعدي در رابطه ها چيست ؟

جواب : رابطه اي است که موجب پينه دست پدرم بيماري لاعلاج مادرم و گرسنگي هميشگي ماست .

معلم رياضي اشکش را با گوشه برگه مجتبي پاک کرد و ادامه داد

سئوال : نامساوي را تعريف کنيد ؟

جواب : نامساوي يعني ، يعني ، رابطه ما با آنها ، از مابهتران اصلا نامساوي که تعريف و تمجيد ندارد ، الهي که

نباشد .

سئوال : خاصيت بخش پذيري چيست ؟

جواب : همان خاصيت پول داري است آقا که اگر داشته باشي در بخش بيمارستان پذيرش مي شوي و گرنه

مثل خاله سارا بعد از جواب کردن بيمارستان تو راه خانه فوت مي کني .

سئوال : کوتاه ترين فاصله بين دو نقطه چه خطي است ؟

جواب : خط فقر ، که تولد ليلا ، خواهرم را ، سريعا به مرگش متصل کرد .

برگه در اين نقطه کمي خيس بود و غير خوانا ، که شايد اثر قطره اشک مجتبي بود و معلم رياضي ، ادامه نداد

برگه را تا کرد ، بوسيد و در جيبش گذاشت

مجتبي دم در حياط مدرسه رسيده بود ، برگشت با صداي لرزانش فرياد زد :

آقا اجازه : گفتيد هيچي نمي شيم ؟ هيچي ؟

بعد عقب عقب رفت ، در حياط را بوسيد

و پشت در گم شد...


[+] نوشته شده توسط مریم در 22:4 | |








خيلي چاق بود
پاي تخته که مي رفت ، کلاس پر مي شد از نجوا
تخته را که پاک مي کرد،
بچه ها ريسه مي رفتند و او با صورت گوشتالو و مهربانش فقط لبخند مي زد.

آن روز معلم با تأني وارد کلاس شد.

کلاس غلغله بود.يکي گفت:«خانم اجازه!؟گلابي بازم دير کرده.»

و شليک خنده کلاس را پر کرد.

معلم برگشت.چشمانش پر از اشک بود.

آرام و بي صدا آگهي ترحيم را بر سينه سرد ديوار چسباند.

لحظاتي بعد صداي گريه دسته جمعي بچه ها در فضا پيچيد و جاي خالي او را هيچ کس پر نکرد...گریهگریه


 


[+] نوشته شده توسط مریم در 21:52 | |







صبر کردن گاهي معجزه مي‌کند ...
تنهايي‌هايتان را پيش ‌فروش نکنيد!
فصل‌اش که برسد،به قيمت ميخرنـد...

g8n84jdjiftizztavtwj.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 9:9 | |







من عاشقانه هايم را

روي همين ديوار مجازي مي نويسم ! 
از غرور تـو . . .

از غرور خـودم . . .
که حاضر نيستيم يک بار
احساسمان را رو در رو به هم بگوييم. . .!

dj4nf3ebx33sofkxxgpy.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 9:4 | |








نه زيبــــــايم ، نه مهـــربانم... !!!! فراري از دخــــتران آهن پرســــــت و پســــران مانـــکن پرســـت... فقــــط براي خــــودم هـــــستم... خــــــوده خــــودم ! مــــــــال خودم ! صبورم و عجول!!! ســنگين... سرگــــــردان... مـــــــــغرور... قــــــانع... با يـــک پيچـــــيدگي ســـاده و مقـــداري بي حوصـــــلگيه زيــــاد!!! و بـــراي تويي که چـــــهره را مي پرســـــتي نه ســـيرت آدمــي ؛ هــــيچ ندارم راهـــت را بگيـــــــر و بـــــــرو!! حوالي ما توقف ممنـــوع است...

miah0a2f5ncsk78li2fh.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 9:0 | |








چه “شوري” ميزند دلم وقتي …
در چشم ديگران
اينقدر “شيرين” ميشوي !

چــــه لذتي بــــآلا تر از اينکـه اسمــت
قسـم راستـــِ يــک نفــر بآشـــَد . .

nnjn33m5u2a6665jrct.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 8:57 | |








? چـقـــــدر سخــــت اســـت ،
کـه لبـــريـــز بـاشي از ” گـفـتـــــن ” ...
ولــي …..
در هـيـــــــچ ســويـــت محـــرمـي نبـاشد ......?

cp92t9idkc5pl9yo0ifi.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 17:42 | |








__شادم تصور ميکني وقتي نميداني___لبخند هاي شادي و 

غم فرق ميکنند 

6pydvbxn41mau0t78o2m.jpg


[+] نوشته شده توسط مریم در 17:40 | |







 
آمدي...
چه زيبا، گفتم دوستت دارم
چه صادقانه، پذيرفتي 
چه فريبنده، نيازمندت شدم
چه حقيرانه، به خاطر يک کلمه مرا ترک کردي 
چه ناجوانمردانه، واژه غريب خداحافظ به ميان آمد
چه بي رحمانه، و من سوختم چه عاشقانه....

y1r71off1k7x5ur4bhp.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 9:7 | |







 


بالاخره يه روز خوب ميرسه.
روزي که بالاي عکسم مينويسن: "انا لله و انا اليه راجعون"
 

[+] نوشته شده توسط مریم در 21:47 | |







 


تمام تنم ميسوزد از زخم هايي که خورده ام.
درد يک اتفاق ويرانم ميکند.
من از دست رفته ام؛شکسته ام.
به انتهاي بودنم رسيده ام؛اما اشک نميريزم.
پنهان شده ام پشت لبخندي که درد ميکند.
k3w5c9tw9zlxe5npseqt.jpg

[+] نوشته شده توسط مریم در 21:40 | |








دکتر راست مي گفت ؛
که “روي” ، براي ِ سلامتي ِ مو مفيد است ..
از من که روي برگرداند ،
موهايم ، همه سفيد شدند !!!

 5e79xxld10t6iiobo2.jpg


[+] نوشته شده توسط مریم در 21:35 | |








آدم هــا بـراي هــم سنگ تمــام مـي گذارنــد،

امــا نـه وقتــي کــه در ميانشــان هســتي، 

نــــــــه..، 

آنجــا کــه در ميــان خـاک خوابيــدي، 

"سنـــگِ تمــام" را ميگذارنـد و مــي رونــد !!!

wvnvp0i9uqjwhcuhk84m.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 22:9 | |








خسته شدم از تکرارِ شنيدن

”مواظب خودت باش”

تو اگر نگران حال من بودي که نمي رفتي

مي ماندي

vfs8ok1kyzqmiwnc9oal.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 22:5 | |







 
به زخمهايم مي نگري ؟!

درد ندارند ديـــــــــــــــگر

روزي که رفتـــــــــــــــي ،

مرگ تمام درد هايم را با خودش بـــــــــــــــرد !

مرده ها درد نـــــــــــــــمي کشند . . !

حرف آخرم اين اســـــــــــــــت :


برنگرد ديـــــــــــــــگر !! زنده ام نـــــــــــکن . . !
 
hnblvo4bh3bnxd7razk.jpg
 

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 21:52 | |








اين سيگار كه ميكشم همان فريادهايي است كه نميتوانم بزنم؛
همان دلتنگي هايي كه روز به روز پيرترم ميكند؛
همان خاطراتيست كه نه تكرار ميشوند نه فراموش؛
همان دردهايي است كه درمان ندارد;
همان تنهايي است كه كسي پرش نميكند؛
من اين سيگار را دوست ميدارم...

cw0x49u48pj77sl4r5sv.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 16:33 | |







 
بهـــــــت گفتمـــــــــــــــ 

با "دلــم" بازي نكن ! 

ببين ...

خرابشـــــ كردي !

ديگـهــ عــــــــآشق نــميشه ...



...

rbpee817cbazkpjyiwv5.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 16:31 | |







 
 
 
آري از پشت کوه آمده ام چه ميدانستم اينورکوه 
بايد براي ثروت حرام خورد,براي عشق خيانت کرد 
براي خوب ديده شدن ديگري را بدنشان داد
براي به عرش رسيدن, ديگري را به فرش کشاند
وقتي هم با تمام سادگي دليلش را مي پرسم مي گويند:
از پشت کوه آمده ,ترجيح ميدهم به پشت کوه برگردم
و تنها دغدغه ام نجات گوسفندان ازدست گرگها باشد
تا اينکه اينور کوه باشم و گرگ

urx31lmsm9jnggr6o2a.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 16:26 | |








آرام باش اي دل شکسته خورده ام ، مي دانم که غم بزرگي داري و اين روزها حوصله ما را نداري ! مي دانم که در غم از دست دادن عشق به عزا نشسته اي.

آرام باش که اين زندگي ارزش اينهمه غم و غصه را ندارد.
مي دانم که از درد تنهايي نايي نداري و ديگر غروري نيز درونت نمانده بيخيال باش و مثل او هيچ غمي نداشته باش.اي دل بي طاقتم او رفت و ديگر نيز 
برنميگردد ، منتظرش نباش.
اين لحظات زيباي زندگي را به انتظار اينکه روزي دوباره بيايد هدر نده.

او ديگر عاشق تو نيست و دلش با تو نيست.
او که رفت ديگر نمي آيد ، اگر عاشق بود هيچگاه نمي رفت.
مي دانم که هنوز هم عاشقي ، و هنوز هم منتظر آمدن او هستي ، اما از من به تو نصيحت بي خيال آن بي وفا شو.اي دل ساده ام تو با اين شکستگي 
مرا نيز شکسته اي و خسته ام کردي.

اي دل بي گناهم ، هنوز هم يک عالمه خريدار داري ، و هنوز هم هستند آنهايي که آرزو دارند مال آنها باشي. برو اسير قلبي شو که لايق تو باشد ، اسير کسي شو که واقعا عاشق باشد و حرفهايش از ته دل باشد. اي دل بي گناهم او ديگر مال تو نيست ، او ديگر يک ذره نيز دوستت ندارد.
بيخيال آن بي وفا و سنگدل شو ! اگر دوستت داشت هيچگاه رهايت نميکرد.

اگر عاشقت بود بعد از رفتنش در نامه هايش بر عشق لعنت نميگفت و وجود عشق را انکار نميکرد.
آرام باش اي دل شکسته خورده ام! هنوز راه زيادي تا پايان زندگي مانده ، و هنوز هم هستند کساني که لايق تو باشند. آن سنگدل که با تو بي وفايي کرد را رها کن ، بگذار يک ذره غرور نيز در دلت بماند، خودت را در مقابل او که لايق تو نيست کوچک نکن! بس است هر چه التماس کردي و به خاکش افتادي ، بس است هر چه برايش اشک ريختي.

او رفت و ديگر نيز نمي آيد. بگذار برود ، مي دانم روزي ميرسد که قدر آن لحظاتي که با تو بود را بداند و روزي صد بار بر خودش لعنت بفرستد که چرا رهايت کرد. 
Avazak_ir-Love1049.jpg
 

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 9:55 | |







بــيـچــاره دلـم! آن قــدر سـاده اسـت
 كـه اگـر صـداي شـرشــر بـاران رابـشـنــود خــيــس مـــي شــود

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 9:52 | |