کد ِکج شدَنِ تَصآویر

کداهنگ برای وبلاگ




نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو




آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





 


بالاخره يه روز خوب ميرسه.
روزي که بالاي عکسم مينويسن: "انا لله و انا اليه راجعون"
 

[+] نوشته شده توسط مریم در 21:47 | |







 


تمام تنم ميسوزد از زخم هايي که خورده ام.
درد يک اتفاق ويرانم ميکند.
من از دست رفته ام؛شکسته ام.
به انتهاي بودنم رسيده ام؛اما اشک نميريزم.
پنهان شده ام پشت لبخندي که درد ميکند.
k3w5c9tw9zlxe5npseqt.jpg

[+] نوشته شده توسط مریم در 21:40 | |








دکتر راست مي گفت ؛
که “روي” ، براي ِ سلامتي ِ مو مفيد است ..
از من که روي برگرداند ،
موهايم ، همه سفيد شدند !!!

 5e79xxld10t6iiobo2.jpg


[+] نوشته شده توسط مریم در 21:35 | |








آدم هــا بـراي هــم سنگ تمــام مـي گذارنــد،

امــا نـه وقتــي کــه در ميانشــان هســتي، 

نــــــــه..، 

آنجــا کــه در ميــان خـاک خوابيــدي، 

"سنـــگِ تمــام" را ميگذارنـد و مــي رونــد !!!

wvnvp0i9uqjwhcuhk84m.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 22:9 | |








خسته شدم از تکرارِ شنيدن

”مواظب خودت باش”

تو اگر نگران حال من بودي که نمي رفتي

مي ماندي

vfs8ok1kyzqmiwnc9oal.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 22:5 | |







 
به زخمهايم مي نگري ؟!

درد ندارند ديـــــــــــــــگر

روزي که رفتـــــــــــــــي ،

مرگ تمام درد هايم را با خودش بـــــــــــــــرد !

مرده ها درد نـــــــــــــــمي کشند . . !

حرف آخرم اين اســـــــــــــــت :


برنگرد ديـــــــــــــــگر !! زنده ام نـــــــــــکن . . !
 
hnblvo4bh3bnxd7razk.jpg
 

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 21:52 | |








اين سيگار كه ميكشم همان فريادهايي است كه نميتوانم بزنم؛
همان دلتنگي هايي كه روز به روز پيرترم ميكند؛
همان خاطراتيست كه نه تكرار ميشوند نه فراموش؛
همان دردهايي است كه درمان ندارد;
همان تنهايي است كه كسي پرش نميكند؛
من اين سيگار را دوست ميدارم...

cw0x49u48pj77sl4r5sv.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 16:33 | |







 
بهـــــــت گفتمـــــــــــــــ 

با "دلــم" بازي نكن ! 

ببين ...

خرابشـــــ كردي !

ديگـهــ عــــــــآشق نــميشه ...



...

rbpee817cbazkpjyiwv5.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 16:31 | |







 
 
 
آري از پشت کوه آمده ام چه ميدانستم اينورکوه 
بايد براي ثروت حرام خورد,براي عشق خيانت کرد 
براي خوب ديده شدن ديگري را بدنشان داد
براي به عرش رسيدن, ديگري را به فرش کشاند
وقتي هم با تمام سادگي دليلش را مي پرسم مي گويند:
از پشت کوه آمده ,ترجيح ميدهم به پشت کوه برگردم
و تنها دغدغه ام نجات گوسفندان ازدست گرگها باشد
تا اينکه اينور کوه باشم و گرگ

urx31lmsm9jnggr6o2a.jpg 


[+] نوشته شده توسط مریم در 16:26 | |








آرام باش اي دل شکسته خورده ام ، مي دانم که غم بزرگي داري و اين روزها حوصله ما را نداري ! مي دانم که در غم از دست دادن عشق به عزا نشسته اي.

آرام باش که اين زندگي ارزش اينهمه غم و غصه را ندارد.
مي دانم که از درد تنهايي نايي نداري و ديگر غروري نيز درونت نمانده بيخيال باش و مثل او هيچ غمي نداشته باش.اي دل بي طاقتم او رفت و ديگر نيز 
برنميگردد ، منتظرش نباش.
اين لحظات زيباي زندگي را به انتظار اينکه روزي دوباره بيايد هدر نده.

او ديگر عاشق تو نيست و دلش با تو نيست.
او که رفت ديگر نمي آيد ، اگر عاشق بود هيچگاه نمي رفت.
مي دانم که هنوز هم عاشقي ، و هنوز هم منتظر آمدن او هستي ، اما از من به تو نصيحت بي خيال آن بي وفا شو.اي دل ساده ام تو با اين شکستگي 
مرا نيز شکسته اي و خسته ام کردي.

اي دل بي گناهم ، هنوز هم يک عالمه خريدار داري ، و هنوز هم هستند آنهايي که آرزو دارند مال آنها باشي. برو اسير قلبي شو که لايق تو باشد ، اسير کسي شو که واقعا عاشق باشد و حرفهايش از ته دل باشد. اي دل بي گناهم او ديگر مال تو نيست ، او ديگر يک ذره نيز دوستت ندارد.
بيخيال آن بي وفا و سنگدل شو ! اگر دوستت داشت هيچگاه رهايت نميکرد.

اگر عاشقت بود بعد از رفتنش در نامه هايش بر عشق لعنت نميگفت و وجود عشق را انکار نميکرد.
آرام باش اي دل شکسته خورده ام! هنوز راه زيادي تا پايان زندگي مانده ، و هنوز هم هستند کساني که لايق تو باشند. آن سنگدل که با تو بي وفايي کرد را رها کن ، بگذار يک ذره غرور نيز در دلت بماند، خودت را در مقابل او که لايق تو نيست کوچک نکن! بس است هر چه التماس کردي و به خاکش افتادي ، بس است هر چه برايش اشک ريختي.

او رفت و ديگر نيز نمي آيد. بگذار برود ، مي دانم روزي ميرسد که قدر آن لحظاتي که با تو بود را بداند و روزي صد بار بر خودش لعنت بفرستد که چرا رهايت کرد. 
Avazak_ir-Love1049.jpg
 

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 9:55 | |







بــيـچــاره دلـم! آن قــدر سـاده اسـت
 كـه اگـر صـداي شـرشــر بـاران رابـشـنــود خــيــس مـــي شــود

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 9:52 | |








بـے آنکـہ اجازه بگيردقــَلبم را اسير نگاه خويش کرد

و مَـن نيز بـے آنکـہ بـدانم چراچشمانَم را بـہانتظار نگاهَش روانـہ ساختم

وحـال بـے آنکـہ بخواهم در فراقش گونـہ هايم را ميزبان شـَبنم چشمانـَم ساختـہ ام

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 18:2 | |







موهاي يک زن خلق نشده

براي پوشانده شدن
يا براي باز شدن در باد
يا جلب نظر
يا براي به دنبال کشيدن نگاه
موهاي يک زن خلق شده
براي عشقش
که بنشيند شانه اش کند , ببافد و ديوانه شود...
عطر مو هاي يک زن فراموش شدني نيست!

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net 


[+] نوشته شده توسط مریم در 19:28 | |







 
زن يعني
لبخند در هجوم گريه ها آرامش وقت بي قراري هاي مدام
عاشقانه اي هنگام غروب ، وسط ميدان جنگ
زن يعني
تفسير جمله ي دوستت دارم
يعني
خدا هم زيباست، عجب نقاشي خوبي است
يعني
فلسفه ي آفرينش يک آغوش
خود ِ زندگي ، احساسِ عريان
زن يعني

زن ، مادر ، معصوميت تا بي نهايت

 

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net 


[+] نوشته شده توسط مریم در 19:18 | |







شـَــبـــهـــا

زيــــر دوش آب ســــَـــــــــــرد
رهــــــــــا ميکـــنـم بـغـــــض 
زخـــــمـهــــايــم را
در حالي که هــــمــــــــــه ميگويند:
خـــ ـوش به حـــالــَــش ...

چه زود فـَـــــــــرامــــــوش کــَـرد!..
 

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net 


[+] نوشته شده توسط مریم در 19:3 | |







چــرا آدمـــا نميـــدونن بعضــــــــي وقتهــــا 

خـــــداحافـــــظ يعنـــــــي :
" نــــذار برم "
يعنـــــــي بــرم گــــردون
سفــــت بغلـــــم کـــن
ســـــرمو بچـــــسبـــون به سينــــه ت و
... بگــــــو :
"خدافــــظ و زهــــر مـــار!!!!!!!
بيخــــــود کــــردي ميگي خدافـــــظ
مگـــــه ميـــذارم بــــري؟!!
مــــــگه الکيــــــــه!!!!"
چــــــــرا نميـــــفهمـــــن نميخــــــــواي بري؟!!!
چـــــــــرا ميـــــــذارن بــــري..................!

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 18:56 | |







مرا پاپتي مي خواند ..

او که در راهش کفش هايم پاره شد ....
گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 18:49 | |







 
" دلم "....
ببين نمي خوانت....

ديگه چرا عاشق ميشي؟!؟!؟!؟!؟!؟!؟
کسي که دوستش داري دوست نداره....

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net 


[+] نوشته شده توسط مریم در 18:41 | |







خــوب گوشاتو وا کُُُن بِِبين چي ميگَم 


ميگَم و ميخَندم اما لــــــاس نِميزَنـَـــم ...
 
مُودَبانه وَ با لَحن خوب جوابِتو ميدَم اَما تي? نِميخورم ...
 
گَرم وُ صَميمي هَستَم اَما هــــَـــرزه نيستَم ...
 
تَنهام ...
ساکِتم ... 
هيچي نيستَم ... 
 
حتي اونقَدري نيستَم کِه عاشـِـــــــــــــــقَم بِشي ...!
وَلي اين وَ بِِدونِ كِه مَن يِِه دختر سادِه سادِه م

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net 


[+] نوشته شده توسط مریم در 18:33 | |








    تصويرم را در کف دستانت حکاکي کن تا هنگام مناجات
التماس چشمانم را ببيني... 

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 18:30 | |







گاهي اوقات بايد خـــــــــــدا رو شکر کني

يا اصلا بغلش کني و ببوسيش
که به چيزي که يه روزي ميخواستي نرسيدي …

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 18:22 | |







دلم حضور مردانه مي خواهد

نه اينکه مرد باشد ،
نه …
مرد يا زنش تفاوت ندارد

    مـــــردانه باشد
حرفش ,
قولش ,
فکرش ,
نگاهش
قلبش و …
آنقدر مردانه که بتوان تا
بينهايتِ دنيا به او اعتماد کرد و
تکيه کرد…!

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net 


[+] نوشته شده توسط مریم در 18:11 | |







 بعضيــا رو بــايــد يهــو از زنــدگيــت حــذف کنــي ...

مثــل کنــدن چســب زخــــم از رو پــوســت
کــه يهــو ميکنيــش و خــلاص ميشــى!! 
گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

[+] نوشته شده توسط مریم در 18:8 | |







من ديوانه نيستم فقط کمي تنهايم همين...

چرا نگاه ميکني؟ تنها نديده اي؟؟؟؟؟
به من نخند، من هم روزگاري عزيز دل کسي بودم!!!

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 18:2 | |








دنيا را بد ساختند.
کسي را که دوست داري دوستت ندارد
کسي که تو را دوست دارد تو دوستش نداري
اما
کسي که تو دوستش داري و او هم دوستت داردبه رسم و آئين زندگاني به هم نمي رسند
و
اين رنج است.......
 زندگي يعني اين... 

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 18:51 | |







 
يادت هست؟!
لبخند ميزدي!
خنده هايي که هميشه دوست داشتم!
خنده هايي که مرا عاشقتر مي کرد!
گاهي از شدتش، اشک در چشمان قشنگت حلقه مي زد!
مي گفتم؛
و تو باز مي خنديدي .....از ته دل..... بلند!!
يادت هست؟!
تو عاشق شيرين زباني ام بودي و من عاشق خنده هايت!!
حالا که نيستي؛
سکوت، دهن کجي محکمي است بر تمامي شيرين زباني هايم!

نوميد نمي شوم
باز مي گويم؛
ميدانم که ميشنوي زماني که ياد آن دو چشماني که عاشقت کرد افتي بي اختيار لبخند خواهي زد!!
با همان اشکي که من عاشقش بودم!!
لبخندي که تمام دنياي من است!!

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 18:42 | |







دوري!

آزمون دلهاست..!
يا دلتنگ ميشوي
يا 

فراموش... 


[+] نوشته شده توسط مریم در 18:30 | |







 دلتنگي يعني شبي با خاطراتت بهش فکر کني

بعد شيريني يه لبخند بياد رو لبت
و بعد چند لحظه شوري اشکهاي لعنتي
 

[+] نوشته شده توسط مریم در 18:16 | |







آن چيزي که تنگ شده دل است براي تو و جهان است براي 

من …
جايي بايد باشد غير از اين کنج تنهايي تا آدم گاهي آنجا جان 
بدهد
مثلا آغوش تو
جان ميدهد براي جان دادن
 

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 18:7 | |







 
 
دستم را بگیر . . . !
ببر . . . !
 دور دست هايي که در دسترس هيچ 
. . . !

دستي نباشم . . . ! 

 


[+] نوشته شده توسط مریم در 22:21 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد